شکرانۀ رمضان

بدست • 6 آگوست 2013 • دسته: رنگارنگ

آخرین شبهای پر شور رمضان هم درحال گذر است
و اين ماه با تمام رازهای پنهانش،
با تمام سحرهای زيبايش،
با تمام نجواهای يا رب يا رب دلنوازش،
با تمام الغوث الغوثهای شبانه‌اش،
با تمام اللهم اسئلك دعاهای سحريش،
اینک رو به اتمام است . . .
پس بیائید عاشقانه باهم بدرگاه او برای داشتن چنین لحظات مقدسی سپاس بگذاریم،
امید که بفضل و لطف خود شکر و سپاسمان را بپذیرد،
و بیش از پیش مارا بدرگاه قدسش نزدیک کند …
که او شکر پذیر و مهربان است . . .

شب‌های اشک و آه و زمزمه آرام آرام رو به اتمام میرود . . .

شب‌هایی که نفس‌ها بوی بهشت می گیرند، چشم‌ها بهشت را رصد می‌کنند.

 لب‌ها به بوسۀ نام دوست متبرک می شوند . . .

و روزش هم, همه پرستش و نیایش و رویش، شب و روز بوسیدن نام محبوب،

بوسیدن پیامهای خدا!
بهشت خدا آغوش گشوده.
فرصت عزیزی است… یا اااااااااااااااااالله مدددددددددددددد


الهی! شکر و سپاس و طاعت اندکمان را بپذیر و بفضل و کرم و مهربانی بی حد خودت

مُهر اجابت به دعاهایمان زن … که تو عزیزی و ما فقیر ……

.

در ضیافت ماه رمضان
ضیافت کده‌ شگفت‌ترمیشود.
میزبان خداست…
با او که خوان نعمت بی‌دریغش همه جا کشیده،
و …
مهمان، من و تو . . .

بیست و هشت روز چشم و لب فرو بستن، نخواستن، ندیدن، نشنیدن.
آماده برای شنیدنی دیگر، نوشیدنی دیگر و دیدنی که چشم‌های عادی و مادی از آن محرومند.
آماده برای شنیدن وحی، پیامبر گونه‌شدن، مداحی روح القدس را نوشیدن ونیوشیدن،
تنزل الملائکته و الروح . . .

.

زیر بارش متواتر و ممتد وحی، در فرود مستمر ملائک، به «سلام» رسیدن، درک مطلع فجر که سلامٌ هی حتی مطلع الفجر.
به ضیافتی میرسیم که رسم مهمانی از «نان» گرفتن و بر «جان» افزودن است.
به ضیافت کده‌ای می‌آییم که شرط ورود تقواست و شرط خروج نیز!
و مگر خدای رمضان، شهر رمضان را «لعلکم تتقون» نخوانده است؟!
بر سر در این شهر نوشته‌اند: پاکی، شرط ورود است.
غسل در اشک زدم پیر طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز ……………….

تو لیله القدری برو تا لیله القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو

اندیشه‌ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو

قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل‌های ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو ………………

.

يا رب ز تو امشب عطا مي طلبیم . . .
هشياري و بخشش خطا مي طلبیم. . .
مقبولي روزه و نماز و طاعات . . .
از درگه لطفت به دعا مي طلبیم . . .
یا اااااااااااااااااااااااااااااالله یا رب العالمین ….

آمیـــــــــــن آمیـــــــــــــــــــن ای مهربانترین . . .

.

ای انســــــــــــــــــــــان!
شــــــــــــــــــــــكر گــــــــــــــذار بــــــــــــــاش

به خاطره هرچــــــــــــــــــــــــــــــی که تـــــــــــــــــا اکنون داری

و بخاطر این شب پر اجر و قدر . . . 

.

درآيات سورۀ مبارکۀ: “۹۷” (قدر)، چنين آمده:

 ما درشب قدر نازلش کردیم،
 تو چه میدانی شب قدر چیست؟ شب قدر ازهزار ماه برتر است،
درآن شب فرشتگان و جبرئیل به اذن پروردگارشان برای هرکاری فرود می آیند،
آن را تا طلوع فجر رحمت وسلامت است.

.
درتمام مدّت شب قدر، داعيان را اجابت و عاصيان را مغفرت
و محّبان را كرامت است، دراين شب كه مقربان آسمان،
سلام حق به بندگان ميرسانند وانوار رحمت برسر اُمت محمّدى مى افشانند
و طاعتهاى با تقصير را مى پذيرند و معصيتهاى بى شمار را مى آمرزند،
بيائيد تا ما نيزدراين شب ُپرقدر، نياز خود عرضه كنيم و همگى يكدل و يك زبان گوئيم:
خداوندا! به ُحرمت سيّد مختار و به ُحرمت متقيان ابرار و به ُحرمت مهاجر و انصار، كه ما را دراين شب بزرگوار، ازخلعت و مغفرت نصيب تمام ارزانى فرما
و ازگناهان ما درگزار و همه را به جوار رحمت خود برسان،

الاهى! كدام زبان به ستايش تو رسد؟ كدام بنده به گزاردن عبادت تو رسد؟
خدايا ازما هركه را بينى معيوب بينى، هركه را بينى همه با تقصير بينى،
با اينهمه باران رحمت تو باز نيايستد و جز ُ گل كرم نرويد!

ياجليل ويا جّبار، ياكريم وياغفارــ یا اله العالمین وخیرالناصرین بفضلکَ وکرمکَ یا اکرم الاکرمین

و يا ارحم الراحمين . صّل ِ علی مُحمّدٍ وآلهِ مُحمّد…

الطاف او بی حســـــــــــــــــــــــاب است … فرصت را مغتنم شمار . . .  

 .

خداوندا!

پروردگارا!

تو یَفعَلُ ما یَشا و یَحکُمُ ما یُرید هستی

تو مالک یوم دین و صاحب اختیار هستی

تو را می ستائیم و تو را شکر میکنیم

و سر به آستان پاکت و مقدس ات می نهیم

و دعا میکنیم :

ای خدای ما، مالک ما و مولای ما از تو عاجزانه تمنا داریم،

با پاکی بی نهایتت ناپاکی های این بنده های نا چیزت را پاک نمایی،

 و ما را بیش از پیش به راه خود هدایت فرمائی

آمین  ای بهترین شنوندگان، و ای اجابت کن دعاها …

از بنده خدا

به خدای پاکی ها و زیبایی ها …

.

محبوبم !
چگونه شکرت کنم، در حالی که توان کافی ندارم؟
چگونه ستایشت نکنم، که معبود سزاوار ستایشی جز تو نیست .
چگونه احساسم را شرح دهم، وقتی که عشقت در وجودم به فوران در می آید؟
پس بگذار تنها از تو بگویم، و نامت را تکرار کنم …

.

.

.
نامت زیباست … دلنشین است، آرامش بخش و روح افزاست . . .

 هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی
نیکبخت آن که تو در هر دو جهانش باشی

غم و اندیشه در آن دایره هرگز نرود
به حقیقت، که تو چون نقطه میانش باشی

هرگزش باد صبا برگ پریشان نکند
بوستانی که چو تو سرو روانش باشی . . .

.

الهی شکر بیکران شکر . . .

شکر گزاری جوهرۀ عبادت است …

و البته شکرانۀ بازوی توانا، بگرفتن دست ناتوان است …

چه زیباست که شکر با تمام وجود انسان باشد،

 با زبان و همۀ ارکان و امکانات … که بزرگان گفته اند:

«شکر هر نعمتی که داریم استفاده و خرج آن است در راه رضا و خشنودی خدا .»

و البته مارا توان شکر به حد کفایت نیست،

و اما پروردگار مهربان همین شکر اندک مارا می پذیرد و بما مزد عظیم میدهد .

الهی شکر شکر شکر ….

والحمــــــــدُلله رب العالمیـــــــن …

.

و خداوند والا فرمود:

خداوند شما را عذاب نمى كند درصورتيكه او را سپاسگزار باشيد و او را استوار گيريد،

و به حقيقت ايمان آريد كه خداوند هم سپاسدار و هم داناست.

(قرآن کریم سورۀ مبارکۀ :نساء/ آیۀ شریفۀ: 147)

بدرستی که اوست راستگوی والامقام  . . .

.

.

 

 

 

 

 

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.