در اوصاف نماز

بدست • 19 می 2012 • دسته: رنگارنگ

نماز …….

محبوبم! فرو افتادن دربرابر تو، تنهاراه برخاستن در برابر روزگار است!

.

ایمان آوردگانی که کارهای شایسته کرده اند و نماز برپا نموده وزکات داده اند،

 نزد پروردگارشان پاداشی دارند، نه بیمی برآنهاست و نه اندوهناک

 می شوند. ( ۶ ۷ ۲: ۲ )

.

 پس نماز را برپا دارید، و زکات بدهید، و بخدا توسل جوئید،

 که او مولی و سرپرست شماست. چه مولای خوب و چه یاور شایسته ای. (78 : 22)

بدرستی که خدا راستگوی والامقام است.

.

پرنده ام؛ حَیَّ عَلی الصَلوة.

 می خواهم پرواز کنم؛ قَد قامَتِ الصَلوة؛

 به سوی خوبی ها به سوی عشق؛ حی عَلَی الفَلاح؛

 حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَل.

 و پرواز چه زیبا است؛ اَلصلوةُ مِعراجُ المُؤمِن.

 خدایا! چون سرو باید در محضرت قیام کرد؛ زیرا بزرگ تر از آنی که وصف شوی؛ اللّه ُ اکبر.

 زمین و آسمان، حمد و ثنای تو را می کنند؛ چرا من سپاس گزار تو نباشم؛ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

 در برابر عظمتت، ناگزیرم سر تعظیم فرود آورم؛ سُبحانَ رَبِّی العَظیمِ و بِحَمدِهِ.

 آنقدر بلند مرتبه ای که در آستانت باید خاکسار شد؛ سُبحانَ رَبّی الاَعلی وَ بِحَمدِهِ.

 گدای درگاهت بودن خوش است؛ بگیر دست قنوت خوانمان را؛

 رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی اْلآخِرَةِ حَسَنَةً وَ … .

 همه چیز، با بهترین بندگانت پیوند خورده است؛

 حتی نماز، سلام بر آنان؛ السَلام عَلَینا و علی عبادِ اللّه الصالحین.

سیدمحمدصادق میرقیصری

.

نماز درس شكر گذاری است

 نماز جنگ با شیطان است

 نماز راس همۀ عبادات است

 نماز نردبان ترقی است

 نماز میزان سنجش است

نماز اوج اخلاص مومن است

 نماز آرا مش دهندۀ دلهاست

 نمار طهارت روح است

 نماز لوح نیازمندی به خالق است

 نماز عزت دهندۀ مومن است

نمار كلید بهشت است

 نماز زیباترین جلوه نیایش است

 نماز موجب خشنودی خداست

 نماز وسیلۀ جهت یابی مومن است

 نماز بهترین ذكر است

 نماز كامل ترین وصف است

 نماز سرچشمۀ خوبی هاست

 نماز عطر جان بخش مؤمن است

نماز حماسه ای الهی است

 نماز صنف خداشناسی است

 نماز بهترین راه خودكاوی است

 نماز بهترین راه تكامل است

 نماز اتصال به محبوب است

 نماز سلاح مومن است

 نماز معراج مومن است ….

.

نماز دق الباب خانه خداست هر کس در اين در زدن جدي ترو پي گير تر باشد

 اميدش به گشوده شدن اين در و ديدن روي صاحب خانه و اکرام از سوي او بيشتر است…

.

.

انقدر در میزنم این خانه را تا ببینم روی صاحب خانه را …..

.

با یکتا پرستی روی به دین آور، این آفرینشی است که خدا مردم را به آن شیوه آفرید،

تغییری درآفرینش خدا نیست، این است آئین استوار، ولیکن بشتر مردم نمی دانند.

به سویش بیائید و برای او تقوا کنید و نماز را برپا دارید و ازمشرکان نباشید،

ازکسانی که در دینشان فرقه فرقه شدند، و هر فرقه ای به آنچه داشت دلخوش بود. ( 2 3- 31 : 30 )

.

درباره حفظ تمرکز در حالت نماز، بهتره یادمون باشه که شاید این آخرین نماز ماست که بدرگاه الهی تقدیم میشه،

و در اینصورت باز کمک خواهد شد، زیرا در حقیقت هیچکس از زمان بازگشت بطرف پروردگارش آگاه نیست،

و بنا براین در این زمان کوتاه و گذرا چه چیز بیشتر از رضای خدا میتواند ارزش داشته باشد

که حواس ما را بخود جلب کند …

و خواجه عبدالله انصاری لطیفۀ زیبائی گفته  است دربارۀ رفع نگرانی از وسوسه ها در حالت نماز،

و قبولی حق تعالی بر آن طاعت … که در اینجا برایتان یاد آور میشوم …

مؤمن ودرخت گُل: گفته شده، مؤمن كه نماز گزارد چون درخت ُ گل است و معرفت در او چون بوى

و نماز بر او چونُ گل، هركس ميتواند ُ گل از درخت بر گيرد، اما نتواند بويش كم كند و نسيمش ببرد،

همچنين شيطان تواند كه درنماز بظاهر وسوسه كند تا چيزى ازآن برُبايد،

اما نتواند كه معرفت از باطن آن ببرد.

اى سزاى كرم، اى نوازندۀ عالم

نه با وصل تو اندوه است و نه با ياد توغم …

.

روح نماز

در نظر مولانا همۀ عبادات – از جمله نماز – را جسمی است و جانی، صورتی است و معنایی، ظاهری است و باطنی.
جسم نماز همان آداب و حرکات و اذکار مخصوص است،
و جان نماز یاد خدا و راز و نیاز با حق و ادراک حضور و تکلم با اوست،
چنانکه اذکار نماز – ایاک نعبد و ایاک نستعین – حاکی از مقام حضور است، و چنانکه حق فرمود: ن

ماز را به پای داربرای یاد من (طه – 14)

و نیز فرمود: هر آینه یاد خدا از همه برتر است (عنکبوت- 45)
چون جان نماز عین نزدیکی و حضور است، هیچ راهی از آن به در نظر مولانا همۀ عبادات –

از جمله نماز – را جسمی است و جانی، صورتی است و معنایی، ظاهری است و باطنی.

جسم نماز همان آداب و حرکات و اذکار مخصوص است،

و جان نماز یاد خدا و راز و نیاز با حق و ادراک حضور و تکلم با اوست،

چنانکه اذکار نماز – ایاک نعبد و ایاک نستعین – حاکی از مقام حضور است،

و چنانکه حق فرمود: نماز را به پای داربرای یاد من (طه – 14)، و نیز فرمود:

هر آینه یاد خدا از همه برتر است (عنکبوت- 45)

 چون جان نماز عین نزدیکی و حضور است، هیچ راهی از آن به خدا نزدیکتر نیست –

در حالی که جسم نماز ((قربة الی الله)) یعنی به عنوان وسیله و مقدمه ای برای وصول به مقام قرب

صورت می گیرد. به همین دلیل، اگر از این وسیله برای نیل به مقصود دیگری مانند جلب نظر خلق و غیره بهره گیرند،

نماز باطل است و گاه مستوجب عتاب قرآنی ((وای بر نماز گزاران!)) (ماعون -4) می گردد،

که مقصود نماز دنیا طلبان و اهل سالوس و ریاست.

.

مولانا در غزلی به این نکات اشاره کرده و جسم بی جان نماز را مایۀ شرمساری دانسته است:

اگر نه روی دل اندر برابرت دارم،

 من این نماز حساب نماز نشمارم.

مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی

 حدیث درد فراق، تو با تو بگذارم.

وگرنه، این چه نمازی بود که من، بی تو

نشسته روی به محراب و دل به بازارم؟

از این نماز ریایی، چنان خجل شده ام

 که در برابر رویت نظر نمی آرم.

– لِی مَعَ اللهِ …: مرا با حق محفل انسی است که هیچ نبی و مرسل و ملک مقرب را بدان راه نیست.

(حدیث منسوب به پیامبر اکرم)

.

آه …. محبوبم!
نسیم «حی علی الصلوة» می وزد.
باید از سرچشمه ایمان وضو بگیرم.
باید سجاده سبزم را باز کنم
می خواهم عطر «تکبیر الاحرامم» خانه را بردارد.
آن گاه، تکه ای از باغ ملکوت، از آنِ من خواهد بود.
و من ساکن محله ای در باغ سبزِ عرش خواهم شد …

.

معبودم!

دستانم، امتداد قامتم را طی می کند تا بر فراز خویش

شهادت به بزرگی تو بدهم

 نام تو  عظیم بر زبانم طنین انداز شده

“اللهُ اکبر”

شاخه شاخه شریانم گلدسته های عشق می شود

انگار بر هر گلدسته ای، مؤذنی است که آوای اهورایی اش را در فضای راکدم منتشر می کند!

تمام سلول هایم تو را در می یابد، و ذره ذره وجودم به سماع عشق در می آید.

چشم هایم، دریایی می شود که دست افشان و پای کوبان،

 موج موج خویش را بر کویر گونه هایم جاری می کند ….

نیایش وارستگان

—————

قنوت …

وقتی که غنچه ها قنوت نیاز می شکفند، تا شکوفه دعا اجابت شوند،

وقتی که ابر، عقده های نیایش می گشاید، تا باران اشک سفره دلش را سبک گرداند،

وقتی که سرانگشتان سرسبز درختان، تهلیل و تکبیر می شمارند

 تا طراوت توحید را در آغوش گیرند،

 دستانت را غنچه باران نیاز کن،

 تا تو هم شکوفه های اجابت هدیه بگیری.

به گام هایت آرامش قیام را بیاموز،

 تا قائم به ذات یگانه ای بی مانند گردند.

به بلندای قامتت، خمیدگی رکوع و سجود بیاموز،

 تا از خُم خانه عشق، پیاله مستی بنوشد،

 و طعم بندگی بچشد که: «نماز، جز برای فروتنان، امری دشوار است.»

گردونه افکارت را بر محور یادش، از پراکندگی ها دور بدار،

 و نماز را برای یاد پروردگارت بخوان که: «اَقِمِ الصّلوةَ لذِکْرِی»

 .

جز سر کوی تو ای دوست ندارم جایی

  در سرم نیست بجز خاک درت سودایی

عاکف درگه آن پرده نشینم شب و روز

  تا به یک غمزه او،  قطره شود دریایی …

نیایش وارستگان

.

وقتی که درساعات مختلف شب و روز  به امر خدا طاعت اون رو می کنیم،

و نمازهای روزمره رو به جا میاریم. قدر این لحظه های ناب بندگی رو بدونیم، و تا می تونیم

از خطاهامون عذر خواهی کرده، و از خدا توفیق طاعت و عبادتش رو آرزو کنیم،

که از هر خیر دیگه واسۀ ما بهتره …

اگه اون روز و شب را آگاهانه برای خشنودی و رضای خدا، به طاعت و در خدمت به خلق اون گذرانده باشیم،

شادی حقیقی و عشق رو میتونیم درخودمون حس کنـــــیم، چون قلببمو ن رو شستشو دادیم،

و در دلهامون جز یاد و عــــــــشق  به خــــــــــدا چیز دیگه ای نیــــــست،

و به اینصورت بندگی و اطاعت اون برامون آسون و لذت بخش میشه …

.

التماس دعا …

.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.