عبور از غم

بدست • 1 ژوئن 2013 • دسته: رنگارنگ

دانایان گفته اند: << برای مؤمن با نهایت سعی در راه درست، هرچه پیش آید خیر است و مبارک . >>

ای کاش ایمانی داشته باشیم که بعمل در آمده باشد،

 که در این صورت:<< لا خوفُ علیهم و لا هُم یُحزنون >> خواهیم بود .

بزبان ساده، یعنی بدون هیچ غم و غصه ای …

و این مژدۀ بزرگیست . . .

*

کسی که امید به لطف خدا دارد، غم و غصه و دلتنگی ندارد،

مگر برای زمانی کوتاه، که به نسبت قوی بودن یا ضعف ایمان،

 این مدت کمتر یا بیشتر میشود …

خداوند والا فرمود:

” ایمان آورندگانی که کارهای شایسته کرده اند،

ونمازخوانده و زکات داده اند، نزد پروردگارشان پاداشی دارند،

 آنها نه ترسى دارند و نه غمگين ميشوند.( یقره/277 )

 بدرستی که خدا راستگوی والامقام است …

نگرانی و غم هرگز از غصۀ فردا نمی کاهد، بلکه فقط شادی امروز را به یغما میبرد …

.

تا وقتی که خود حقیقیت را گم نکرده ای، زندگی سودمند است،

گشتن برای یافتن گمشده های دیگر، تا وقتی که خودت را نیافته ای بیهوده است.

تا وقتی خدا را درک نکنی، خوشبختی را حس نخواهی کرد .

ریشه احساس بدبختی در فراموش کردن خوشبختی حضور خداست.

تا وقتی پشتت به خدا گرم است، تمام هراسهای دنیا خنده دار و میان تهی است،

یکایک ترسهایت نشانه بارز غفلت از پشتیبانی بی نظیر اوست …

 .

بى شك همۀ ما ازسوى “من هاى” بى شمارى احاطه شده ايم،

امّا يك “من حقيقى” در پشت اين “من هاى” دروغى نهفته است.

اين “من راستين” درهمۀ انسان ها به نسبت مساوى وجود دارد،

تا زمانى كه اين “من راستين” را كشف نكرده ايم،

“من های كاذب” ديگر را به عنوان “من اصلى” خويش احساس می كنيم،

و خود متوّجه نيستيم كه اين “من ها” با آن “من حقيقى” فرق دارد …

.

تمام غمها و غصه ها و دلتنگی ها، به علت دوری گزیدن از خود راستین است،

همانکه از جنس خداست …

مولانا چه زیبا فرموده:

به حال خود نظری کن، برون برو، سفری کن

 زحبس عالم صورت، به مرغزار معانی

 زجنس عالم قدسی، ندیم مجلس اُنسی

 دریغ باشد اگر تو، درین مقام بمانی

 همی رسد ز سماوات، هر صباح ندایش

 که ره بری به نشانه، چو َگرد ِ ره بنشانی

 چه خوش بوَد که به بویش، بر آستانۀ کویش

 برای دیدن رویش، شبی به روز رسانی.

مولانا

.

چراغ معرفت ها خودشناسی است

خدانشناسی ازخود ناشناسی است

ازاین آیات درآفاق وانفس

به چشم دل ندیدن ناسپاسی است …

.

در آن کوش که خود را از دست علایق برهانی و در گوشه ای بنشینی،

و جان خود را تربیت کنی و پرورش دهی .

 پیش از آنکه خواهی و نتوانی .

عین القضات همدانی

.

*

بدان و آگاه باش که هم چون دنیای بیرون،

در درون هریک از ما نیز خورشیدی هست.

خورشید بیرون طلوع و غروب می کند،

 اما خورشید درون هرگز غروبی ندارد، همیشگی ست.

تا زمانی که ما از نور درون و روح خدائی خود  آگاه نشویم، در تاریکی به سر خواهیم برد،

و تنها آگاهی نیز کافی نیست،

برای بهره مند شدن از آن، پاکسازی درون و بیرون زندگی خود لازم است …

خداون والا فرماید:

بـــــــســم الله الرحمن الرحــيــــــــم

«سوگند به خورشید و روشنائی طالع شدنش، سوگند به ماه که پس از آن سر برآورد،

سوگند به روز آنگاه که آنرا روشن کند، سوگند به شب آنگاه که آنرا بپوشاند،

سوگند به آسمان و آنکه بر افراشتش، سوگند یه زمین و گستراننده اش،

سوگند به روح آدمی و آنکس که به اعتدال آنرا آفرید، و خیر و شرش را به او الهام کرد،

« هرکس نفس خود را تزکیه کند رستگار خواهد شد، و آنکس که پلیدش دارد، از زیانکاران است.»

قرآن کریم / سورۀ مبارکۀ شمس ( ۰ ۱- ۱: ۱ ۹)

بدرستی که خدا راستگوی والامقام است …

.

و نیز در قرآن کریم، آيۀ: “۹” از سورۀ:”۳۲” سجده ، خداوند فرموده: « از روح خود دراو دميدم.»

و شریعتی می گوید:

«در واقع كشف همین روح خدائیست که طبيعت را در ديدگاه آدمى رنگى آشنامى بخشد، و آن را شايستۀ زيستن ميكند.

این کشف، آغاز رويش ايمان درجان آدمى است.

 قرآن بهشت را به كسانى وعده ميدهد كه ايمان دارند، عمل صالح ميكنند و درمسيرى كه خداوند معين فرموده است به پيش ميروند. »

  و البته این بهشت مختص آخرت نیست و از همین دنیا آغاز میشود …

.

روح خدائی در وجود ما منتظر تجلی است …

گنج حقیقی در دو قدمی ماست، نگذاریم در فقر  و اندوه  جان بسپاریم …

گنج بی همتای ما، آگاهی بروح خداست در درونمان،

تا او را کشف نکرده و برای پاکسازی نفس خود کاری نکرده ایم،

چگونه خواهیم توانست از قدرتهای درونی خود استفاده کنیم؟؟!

تنها با ارتباط درست با این روج حیات بخش است که بتمام زیبائیها و گنجهای هر دو دو دنیا دست رسی خواهیم داشت …

روح خدا را در درون خود دریابیم …

تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز …

.

مُرده بُدم، زنده شدم …

گریه بُدم، خنده شدم …

دولت عشق آمد و من

دولت پاینده شدم …

مولانا

باید دانست كه فهم مذهب، فهم دين، فهم خدا، معلول فهم و شناخت ” خودمان” است،

و شناخت راستين خودمان هم معلول كشف این روح خدائیست که در درون ما، در جان و روانمان وجود دارد.

.

خـــــــــــدا “ تنها سه حرف داره

اما برای تکمیل خوشبختی ما حرف نداره ….

خدا یا می پرستمت …..

 ♥

الهی الهی الهی!

معبودم!

متبرکمان گردان به نامت

 متبلورمان گردان به عبادتت

 متذکرمان گردان به ذکرت

 مرحمتمان گردان به رحمتت

 آمین ای مهربانترین …

.

.

.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.