غیبت و تهمت

بدست • 10 ژانویه 2013 • دسته: رنگارنگ

آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند از این حقیقت غافلند که با صرف نیروی خود

در این زمینه ، خویشتن را از آرامش درون محروم می کنند .

خداوند والا در قرآن کریم فرمود:

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر شخص فاسقی برايتان خبرى آورد، درباره آن تحقیق کنید،

مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.

 سورۀ مبارکۀ حجرات (6: 49)

و نیز خداوند در (سوره مبارکه اسراء 17/ آیه شریفه 36) فرمود:

و هرگز بر آنچه علم و اطمینان نداری پیروی مكن،  كه ( در پیشگاه خدا وند)‌

چشم و گوش و دلها همه مسئولند .

چرا هنگامى كه آن بهتان را شنيديد مردان و زنان مؤمن به خود گمان نيك نبردند، و نگفتند كه اين تهمتى آشكار است.؟

 سورۀ مبارکۀ نور (  12: 24)

.

در سورۀ 49/ هجرات آیۀ 12 خداوند میفرماید:
ای کسانی که ایمان آورده اید دوری کنید از بسیاری گمانها در حق یکدیگر زیرا بعضی از گمانها

گناه است، و  هرگز درکار پنهانی یکدیگر کنجکاو مباشید، و غیبت یکدیگر را روا مدارید .

آیا در میان شما کسی هست که دوست داشته باشد گوشت برادر مؤمن خود را بخورد؟!

البته کراهت دارید، از خدا پروا کنید که او توبه پذیر مهربان است .

بدرستی که راست فرمود پروردگار والا مرتبۀ ما . . .

.

موضوعات مورد توجه:

1 – تعریف لغوی تهمت

2 – بدترین نوع دروغ

3 – آثار سوء اجتماعی تهمت

• چند نکته‎ مهم:

◦ دو دستور العمل ساده برای دوری از تهمت:

◦ دوری از ذن و گمان بد .

◦ فرار از موضع تهمت .

◦ افتراء به خدا و رسول و ائمه

.

1 – تعریف لغوی تهمت

بهتان و تهمت عبارتست از اینکه انسان در حق غیر به چیزی که راضی نیست دروغ بگوید،

به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی که مرتکب گناه و عمل زشتی نشده،

به انجام آن متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست که این نسبت دروغ

در حضور او باشد یا در غیاب.

 بهتان و تهمت از گناهانی ست که در قرآن کریم به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده .

2 – بدترین نوع دروغ

در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بشمار می‌آید،

و انسان در واقع مرتکب دو گناه شده است یکی دورغ و دیگری غیبت،

و بزرگترین ظلم در حق برادر مؤمن آنست که او را متهم به ارتکاب گناهی کنی که هرگز آنرا انجام نداده است.

بهتان باصطلاح همین برچسب زدن به این و آن است که متاسفانه همواره در جوامع بشری مطرح بوده،

و امروزه نیز بزرگترین ابزار دشمنان و مخالفان است.

.

3- آثار سوء اجتماعی تهمت

نتیجه بهتان و افتراء به این و آن اینست که نظام اجتماعی دیر یا زود از هم بپاشد و عدالت اجتماعی از بین برود.

حق باطل و باطل حق جلوه کند، بیگناهان متهم و گرفتار، ‌و گناهکاران تبرئه و آزاد باشند،

حسن ظن به سوء ظن نسبت بکدیگر تبدیل گردد و اعتماد عمومی مردم از یکدیگر سلب شود،

و زمینۀ هرج و مرج فراهم گردد و نا امنی و نار ضایتی رشد یابد،‌

دوستی و صمیمیت جایش را به کینه و عداوت بدهد،

مردم پراکنده و متفرق و بدون ارتباط با یکدیگر زندگی کنند،

و از تجمع و تشکل و انسجام خبری نباشد. بدون شک چنین جامعه‌ای نمی‌تواند دوام و بقاء داشته باشد.

بلکه بزودی سقوط خواهد کرد و مردم آن هلاک و گرفتار انواع مشکلات و بلایا خواهند شد.

• چند نکته‎ مهم:

تهمت دو صورت دارد:

* افتراء: تهمت زننده با علم و آگاهی، گناه یا عیبی را به شخصی نسبت می‌دهد.

یعنی می‌داند که آن شخص دارای این عیب نیست و یا این گناه از او صادر نشده است،

با این وجود آن را به او نسبت می‌دهد، و حتی گاهی خود او مرتکب عمل زشتی شده

ولی برای نجات خود از گرفتاری و فرار از مجازات آنرا به دیگری نسبت می‌دهد،  که در اصطلاح به آن افتراء گویند.

.

* بهتان: تهمت زننده بدون علم بلکه از روی ظن و گمان چیزی را به شخصی نسبت می‌دهد .

مانند نمونۀ اول و دوم که در اصطلاح به آن بهتان گویند.

ریشۀ صورت دوم همان سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران است که موجب می‌شود هر کاری

که از دیگران صادر شود آنرا حمل بر فساد و بدی کند. و اکثر تهمت‌ها بخاطر ناآگاهی و سوء ظن است،

و لذا خداوند در قرآن می‌فرماید: « ای مؤمنان از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید زیرا بعضی از گمان‌ها گناه است.»

 البته کاملاً روشن است که پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال در ذهن، امری غیر اختیاری می‌باشد،

و حسن و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری،

بنابراین بهتر اینست که به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید،

زیرا بسیاری از کسانی که بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل می‌کنند مرتکب گناه و معصیت می‌شوند.

چنانچه در آیه دیگر فرمود: از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن.

و درآیات دیگر گروهی را بخاطر اینکه به سوء ظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش می‌کند و می‌فرماید:

شما بدگمان شدید و سوء ظن پیدا کردید و بر اساس آن عمل کردید، پس هلاک و تباه گشتید.

و نیز می‌فرماید: مشرکان پیروی نمی‌کنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند.

*دوری از ذن و گمان بد:

مؤمن نه تنها نباید به برادر و خواهر مؤمن خویش سوء ظن داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد،

بلکه باید بکوشد تا سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید.

بنابراین باید قول و فعل مؤمن را به خیر و صلاح توجیه کنی، و نباید به او بدبین و بد گمان باشی،

و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، حتی اگر از دهان مؤمنی بوی شراب به مشامت رسید.

نباید به او سوء ‌ظن پیدا کنی که او شراب خورده، و مرتکب فعل حرام گشته .

‌بلکه باید دلیل خوبی برای آن بیابی . مثلاً بگوئی که شاید طبق تجویز پزشک به منظور مداوا و درمان نوشیده،

و یا در اثر اشتباهی آن شراب بدهانش رسید و فوراً بیرون ریخنه شده .

.

* فرار از موضع تهمت:

اسلام از طرفی تهمت را حرام دانسته و از مؤمنان خواسته تا از سوء ظن به یکدیگر اجتناب ورزند،

و در صورت پیدایش سوء ظن به آن اعتنا نکنند و ترتیب اثر ندهند بلکه گفتار و کردار مؤمن را،

بر صحت و خوبی حمل نمایند و از طرف دیگر به مؤمنان دستور داده تا خود را در معرض تهمت قرار ندهند،

و از گفتن سخنان و اعمالی که موجب سوء ظن می‌شود پرهیز کنند، تا مورد تهمت و افترا قرار نگیرند.

چنانکه پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:

« از مواضع تهمت بپرهیزید و خود هنگامی که در مسجد معتکف بود و صفیه یکی از همسران پیامبر،

به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو می‌کرد،

یکی از انصار آنان را دید .

حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است.

و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوء ظن محتمل از طرف انصاری بود.

.

* افتراء به خدا و رسول و ائمه:

تاکنون بحث دربارۀ  تهمت به مؤمنان بود و گفته شد که تهمت به مؤمن حرام است .

اما بدتر از آن اینست که انسان به خدا، قرآن،رسول و ائمه اطهار تهمت بزند.

مثل اینکه برای خدا شریک قائل شود و یا منکر معاد باشد یا چیزی را که ائمه نگفته‌اند به آنان نسبت بدهد.

احادیث جعلی و دروغین بسازد و یا رسالت پیامبر را دروغ پندارد، و بگوید که او از طرف خدا مبعوث نشده.

و بدروغ ادعا نبوت نموده و یا بگوید پیامبر و ائمه به چیزی امر کرده‌اند که خدا به آن امر نکرده،

و چیزی را واجب دانسته‌اند که خدا آنرا واجب ندانسته است، و شکی نیست که دروغ پنداشتن

رسالت پیامبر و تکذیب آن و نفی دعوت او، به انکار خدا و کفر برمی‌گردد،

و کسی که به پیغمبر نسبت دروغ بدهد و تهمت بزند و حکمی که در اسلام نیست به آن، نسبت دهد .

در واقع به خدا نسبت دروغ داده زیرا تکذیب رسول و ائمه و آیات الهی تکذیب خدا است ،

و افتراء بر کسی که جز از طرف خدا سخن نمی‌گوید، افتراء به ذات الهی محسوب می‌شود.

.

 چون نخواهی تا فتد عیبت به رو

 هم مکن از عیب مردم جستجو

هر کسی را عیب و نقصی در خفاست

 آن که از هر عیب پاک است آن خداست

پس تجسس می مکن از غیب ها

تا که ستارت پوشد عیب ها

آنچه حق پوشیده است و مخفی است

 تو کنی تفتیش؟ آن انصاف نیست  . . .

.

بد مشنو، وقت گران گوشی است

 زشت مگو، نوبت خاموشی است

چند نویسی، قلم آهسته دار

 بر تو نویسند، زبان بسته دار

 آب صفت هر چه شنیدی بشوی

 آینه سان هر چه ببینی مگوی …

 .

آن كه عيب دگران پيش تو آورد و شمرد

بي‌گمان عيب تو نزد دگران خواهد برد …

.

زبان کرد شخصی به غیبت دراز

بدو گفت داننده ای سرفراز

که یاد کسان پیش من بد مکن

مرا بدگمان در حق خود مکن

گرفتم ز تمکین او کم ببود

نخواهد به جاه تو اندر فزود

مکن غیبت هیچ کس را نهان

که فردا شود بر تو عیبت عیان …
(سعدی)

.

در کیمیای سعادت آمده است:

یکی به سوی حکیمی رفت و گفت: فلان کس در حق تو چیزی گفته است، حکیم گفت:

از این گفتنی، سه خیانت کردی: نخست، برادری را در دل من ناخوش کردی، دوم دل فارغ مرا مشغول کردی،

و سوم، خود را نزد من فاسق و متهم ساختی.

.

اهل ایمان و مؤمنان هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزاء كنند، شاید آن قوم كه مسخره می كنید،

بهترین مؤمنین باشند، و نیز بین زنان با ایمان قوم دیگری را سخریه نكنند كه بسا آن قوم بهترین آن زنانند ،

و هرگز عیب جوئی (از هم دینان ) خود مكنید و به نام و لقب های زشت یكدیگر را مخوانید،

كه پس از ایمان به خدا نام فسق (بر مؤمن نهند) بسیار زشت است،

و هر كه از فسق و گناه به درگاه خدا توبه نكند، بسیار ظالم و ستمكار است .

(قرآن کریم سوره مبارکه حجرات آیه شریفۀ 11)

.

و از پروردگار خود آمرزش بخواهيد و به درگاه او توبه كنيد كه پروردگار من مهربان و دوستدار (بندگان‌ توبه‌کار) است.

(قرآن کریم سورۀ مبارکۀ هود ۱۱، آیۀ شریفۀ ۹۰)

.

بپس بر ماست که نيروهاى خدادادى خويش را درراه ُرشد و رستگارى حقيقى خود و ديگران،

و انديشۀ عميقانه دربارۀ نشانه هاى عظمت وحكمت حق، درنظام آفرينش بكار گيریم، هدف از این تفكر و دقت

اصلاح قلب انسان و ايجاد بناى زندگى برپايۀ حق وعدالت، و توجّه به وجدان است، وبه فعل درآوردن آن درزندگى،

تا آن ايمان محرك سرتا سر افكار و اعمال ما را در بر گیرد، و از اتلاف انرژیهای مثبتمان بر حذر دارد  .

آمین و ان شاءالله و از خدا توفیق می خواهیم .

.

ای مردم از جانب پروردگار برای شما پندی آمد که درمان همۀ دردهائی است که در دلهاست،

و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است. قرآن مجید سورۀ مبارکۀ  یونس” 10″ آیۀ شریفۀ “57”

 بدرستی که خداست راستگوی والامقام . . .

.

منابع:

• قرآن کریم

• مخزن الاسرار

• کیمیای سعادت

• کلیات سعدی

• کافی، ج2، ص361؛

• البرهان، 4/208).

•وسائل الشیعه، ج8، ص603؛ عیون اخبار الرضا، ب 30

•البرهان، ج4، ص209؛ کافی، ج2، ص362؛ امالی، م50، ص304

•البرهان، ج3، ص128.

.

.

.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.